پنجشنبه ؛ 29 شهريور 1403
03 آذر 1398 - 09:00

آشوب به سبک اشرار هُنگ کُنگی!

افزایش قیمت بنزین هر چند از بنیه حقوقی و «کارشناسی شده‌ای» برخوردار بود، اما کیفیت اجرای این طرح با شتاب‌زدگی و بی‌تدبیری‌هایی همراه بود که عملاً باعث ایجاد نارضایتی در برخی شهر‌های کشور شد که به‌تدریج از مرز اعتراض عبور کرد و رنگ و لعاب خشونت به خود گرفت.
نویسنده :
محمدرضا شبانی
کد خبر : 4476

پایگاه رهنما :

افزایش قیمت بنزین هر چند از بنیه حقوقی و «کارشناسی شده‌ای» برخوردار بود، اما کیفیت اجرای این طرح با شتاب‌زدگی و بی‌تدبیری‌هایی همراه بود که عملاً باعث ایجاد نارضایتی در برخی شهر‌های کشور شد که به‌تدریج از مرز اعتراض عبور کرد و رنگ و لعاب خشونت به خود گرفت. ماحصل این آشوب‌آفرینی، آتش زدن ده‌ها بانک، چندین سینما، ده‌ها ایستگاه شرکت اتوبوس‌رانی، چندین و چند واحد تجاری و فهرست احتمالاً گسترده‌تری از اموال عمومی است که نشان می‌دهد کار مردم معترض نیست؛ چراکه مشاهدات عینی در صحنه نشان می‌دهد که اعتراض در برخی نقاط به شیوه‌هایی انجام شده که هر فردی با دیدن آن قانع می‌شود که این‌ها شهروندان معمولی نیستند و حتماً طراحی ویژه‌ای پشت این ماجرا است. به‌ویژه زمانی که به ساختمان‌های انتظامی، نظامی و حاکمیتی حمله می‌کنند. این‌ها پیاده‌نظام و جنگجویان وارداتی هستند که به‌صورت حرفه‌ای برای چنین روز‌هایی آموزش‌دیده‌اند؛ کسانی که می‌دانند چه زمانی وارد جمعیت شوند و کجا از جمعیت فاصله بگیرند و چگونه آشوب خیابانی را فرماندهی کنند. این سبک از ناامن سازی و تبدیل اعتراضات اقتصادی به بحران امنیتی با مدل اعتراضات در هنگ‌کنگ تطابق دارد.
اما دقیقاً در جزیره شرقی چه گذشته که تحلیلگران این الگو را به رفتار آشوبگران در ایران تسری می‌دهند؟
برای مثال وقتی در چین قیمت بنزین افزایش پیدا کرد، مردم به خاطر اعتراض به سیاست دولت ماشین‌های خود را خاموش کردند و با ایجاد انسداد در مسیر‌های مواصلاتی، دولت را به تغییر سیاست‌های خود و بازگشت قیمت به قبل مجبور کردند. در هنگ‌کنگ نیز دقیقاً همین اتفاق افتاد و معترضان در بستر یک هیجان گسترده اجتماعی با مسدود کردن مسیر‌ها سعی کردند دولت را وادار به تسلیم کنند. در الگوی هنگ‌کنگی، اعتراضات پراکنده و مختلف است، اما درعین‌حال به‌سرعت با شیوه‌های مشخص به خشونت کشیده می‌شود و در ظاهر هیچ شخص، گروه و یا کشوری رهبری این اعتراضات را به عهده نمی‌گیرد، اما تکنیک‌های انجام شده در صحنه میدان نشان می‌دهد هماهنگی بالایی بین آن‌ها وجود دارد که وجود اتاق فرمان برای فرماندهی و هدایت اغتشاش را هویدا می‌کند. یکی دیگر از خصوصیات بارز الگوی هنگ‌کنگی استفاده از ابزار‌های ارتباطی متنوع و جدید است؛ با این توضیح که در بستر شبکه‌های اجتماعی (تلگرام، اینستاگرام، واتساپ و...) با یکدیگر همفکری می‌کنند و نقاط تخریبی بعدی را هدف‌گذاری می‌کنند. در حقیقت بخشی از این الگو در جریان اغتشاشات ایران پیاده شده، ولی به‌طور کامل‌تری در عراق و لبنان عملیاتی شده است. برای مثال همه مؤلفه‌های الگوی هنگ‌کنگ ازجمله مسدود کردن مسیر‌ها و شریان‌های حیاتی، ناامن کردن مراکز اقتصادی باهدف فشار بر حاکمیت و وادار کردن آن‌ها به تسلیم در لبنان اجرا شد. یا محاصره مقر پلیس در چندین منطقه و تلاش برای تصرف آن‌ها در ماه‌های اخیر در هنگ‌کنگ جزو ویژگی‌های اغتشاشات بود که در ماجرای اغتشاشات چند روز گذشته در ایران نیز به‌وضوح قابل‌مشاهده است؛ بنابراین حوادث عراق، لبنان و حالا ایران نشان می‌دهد نقشه واحدی برای ایجاد فتنه‌انگیزی چندلایه به مرکزیت آمریکا طراحی‌شده که توسط پیاده‌نظام‌ها و آشوبگران در کشور‌های منطقه اجرا می‌شود که البته در ایران اسلامی عزیز با جدا شدن صف معترضین از آشوبگران، میدان‌داری منافقین و سلطنت‌طلبان با حمایت آمریکا و اروپا روشن شد و با حضور به‌موقع نیرو‌های مسلح بخصوص نیروی انتظامی در میدان، آشوب‌ها به طرز چشمگیری کاهش پیدا کرد و با نصرت الهی، الطاف امام عصر (عج) و تدبیر رهبر فرزانه انقلاب این پروژه نیز به‌مانند فتنه‌های گذشته ناکام ماند و آبی بر آتش‌افروزی‌های دشمنان ریخته شد.

ارسال نظرات